خواستگاری شوم!!!



















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


ღღ تنهای تنها ღღ

lovely blog

این مطلبو یه جا خوندم خوشم اومد گزاشتم اینجا شما هم بخونین

سر جلسه ء خواستگاری... بعد از نيم ساعت سکوت!

مادر داماد: ببخشين ، کبريت دارين؟

خانواده ء عروس: کبريت؟! کبريت برای چی؟!

مادر داماد: والا پسرم می خواست سيگار بکشه...

خانواده ء عروس: پس داماد سيگاريه...؟!

مادر داماد: سيگاری که نه... والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سيگار می چسبه...

خانواده ء عروس: پس الکلی هم هست...؟!

مادر داماد: الکلی که نه... والا قمار بازی کرد ، باخت! ما هم مشروب داديم بهش که يادش بره...

خانواده ء عروس: پس قمارم بازی می کنه...؟!

مادر داماد: آره... دوستاش توی زندان بهش ياد دادن...

خانواده ء عروس: پس زندانم بوده...؟!

مادر داماد: زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش يه کمی بازداشتش کردن...

خانواده ء عروس: پس معتادم بوده...؟!

مادر داماد: آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...

خانواده ء عروس: زنش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

.

.

نتيجه ء اخلاقی:

۱- هميشه موقع خواستگاری رفتن کبريت همراهتون داشته باشين!

۲-يا اينکه دفعه بعد خواستين برين خواستگاری يادتون باشه ننتونو نبرين



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در 19 تير 1389برچسب:,ساعت17:29توسط HanieH | |